بخش هفدهم : آغاز نام حزب الله انقلاب اسلامی در لبنان

هم زمان با گسترش عملیات مقاومت شورای لبنان علیه اشغالگران، شعارهایی حاوی واژه «حزب الله» در لبنان ظهور یافت. اما این عبارت نه به صورت عنوان رسمی یک گروه سیاسی بلکه به معنای عام آن به کار می رفت تا اینکه شورای لبنان در ماه می 1984 (اردیبهشت 1363) تصمیم گرفت نام ثابتی برای تشکیلات خود انتخاب و بیانیه های خود را با آن نام صادر کند. لذا نام «حزب الله انقلاب اسلامی در لبنان» را انتخاب و «دفتر سیاسی» حزب را راه اندازی کرد و یک نشریه هفتگی به نام العهد را منتشر ساخت.

 

 تعداد اعضای شورا نیز به هفت نفر افزایش یافت. به رغم انتخاب نام حزب الله و تشکیل دفتر سیاسی، این تصمیمات نیز به صورت مخفی اتخاذ و خبر آن اعلام نشد و انتشار نشریه العهد نیز با عنوان ارگان رسمی حزب الله صورت نگرفت. طی این مدت، رزمندگان حزب الله زیر پرچم «مقاومت ملی لبنان» می جنگیدند و حزب الله عملیات رزمندگان خود را به صورت مستقل اعلام نمی کرد.

+ نوشته شده در  2011/10/21ساعت 0:40  توسط ALIWAHEED SAJDI halepoto  | 
بخش سیزدهم : تهاجم 1982 اسرائیل به لبنان (عملیات صلح برای الجلیل) در ششم ژوئن 1982 (16/3/1361) ارتش اسرائیل تهاجم بسیار وسیعی را از زمین ، هوا و دریا به لبنان آغاز کرد و به سرعت و بدون برخورد با مقاومت چندانی تا دروازه های بیروت پیش رفت و دومین پایتخت یک کشور عربی را به محاصره درآورد . هدف اعلام شدة اسرائیل از این تهاجم ، اخراج رزمندگان فلسطینی از لبنان بود ، اما هدف اصلی روی کار آوردن یک رئیس جمهور مسیحی طرفدار اسرائیل در لبنان و کاستن از قدرت نظامی و سیاسی سوریه بر این کشور بود. «پاتریک سیل» در کتاب خود که درباره «حافظ اسید» نوشته ، چنین آورده است : «شارون [وزیر دفاع وقت اسرائیل و طراح حمله نظامی به لبنان] به دنبال این بود که بشیر جمیل را رئیس جمهور لبنان کند ، زیرا این فئودال مارونی آمادگی امضای پیمان صلح با اسرائیل را داشت» . «رابرت فیسک» نیز در این باره می گوید : «شارون برنامه کاری مخصوص خود را از همگان مخفی نگه داشت . او نه تنها درصدد اخراج فلسطینیان از مناطق مرزی بود ، بلکه می خواست لبنان را از بقیه کشورهای عربی دور کند ، زیرا از دیدگاه شارون ، مسیحیان لبنان متحدین طبیعی اسرائیل به شمار می رفتند . بدین ترتیب ، اسرائیل به دنبال این هدف بود که در پی این تجاوز نظامی خود ، لبنان دومین کشوری باشد که پیمان صلح با اسرائیل را امضا می کند . ارتش اسرائیل تقریباً دو سوم نیروهای نظامی خود اعم از ارتش و نیروهای شبه نظامی را وارد لبنان کرد . شش لشکر از ده لشکر اسرائیل وارد لبنان شدند و در روز اول عملیات بیش از سیصد فروند هواپیمای بمب افکن اسرائیل اقدام به بمباران لبنان کردند . سه روز بعد از شروع تجاوز اسرائیل ، ارتش این کشور به دروازه های بیروت رسید ، بدون اینکه با مقاومت نیروهای فلسطینی یا جنبش امل مواجه شود . عقب نشینی سریع فلسطینی ها و بی توجهی نیروهای امل باعث شد که مجموعه های کوچک اسلام گرا نتوانند در جنوب لبنان با اسرائیلی ها مقابله کنند و فقط در دروازه جنوبی بیروت به مقابله پرداختند . عقب نشینی نیروهای فلسطینی به حدی سریع بود که مجموعه های اسلام گرا مجبور شدند قسمتی از نیروهای خود را از راه دریا از جنوب به بیروت منتقل کنند زیرا کلیه راه های مواصلاتی به تصرف ارتش اسرائیل درآمده بود . اولین مقاومت جدی در منطقه «خلده» صورت گرفت که مدخل ورودی بیروت در جنوب این شهر است . عده ای از جوانان مذهبی شیعه با اسلحه سبک و با شعار «الله اکبر» توانستند راه را بر اسرائیلی ها ببندند. این گروه در مصاحبه با خبرنگارانی که برای اطلاع از هویت آنان به منطقه خلده رفته بودند، اعلام کردند که از «پیروان امام خمینی» (ره) هستند. این گروه که اعضای آن عمدتاً از گروه های تشکیل یافته در مساجد بودند، منطقه خلده و دانشکده علوم را سنگری برای مقاومت برگزیدند و موفق شدند، ضمن وارد آوردن تلفات سنگین به سربازان اسرائیلی، چندین تانک و نفربر را به تصرف خود درآورند و آنها را در خیابان های بیروت به تماشای عموم بگذارند. موفقیت این گروه کوچک در متوقف کردن ارتش اسرائیل در پشت دروازه جنوبی بیروت باعث شد که رزمندگان فلسطینی مستقر در بیروت و گروه های چپ گرای لبنان نیز به تهاجم علیه ارتش اسرائیل مبادرت ورزند. اما وضعیت در مورد جنبش امل متفاوت بود. «جوزف اولمرت» تحلیلگر اسرائیلی در این خصوص می گوید: «از همان آغاز جنگ روشن بود که جنبش امل قصد رویارویی با اسرائیل را ندارد. اما مسائل در بیروت برخلاف جنوب لبنان بود. در این منطقه، به علت فشارهای سوریه، ساف و گروه های چپ گرای لبنان، بیانیه های شدید الحنی از سوی رهبران امل مبنی بر محکومیت تجاوز اسرائیل صادر شد. با این حال، با آغاز محاصره بیروت نشانه هایی به چشم می خورد که جنبش امل آماده پیوستن به گروه هایی است که بر سازمان آزادی بخش فلسطین برای ترک لبنان فشار می آروند». مقاومت در درون بیروت و حومه جنوبی آن (معروف به «ضاحیه» که عمدتاً شیعه نشین است) برای مدت 42 روز ادامه پیدا کرد. این دوره 42 روزه، تجربه مفیدی برای رزمندگان لبنانی بود و نحوة جنگیدن با ارتشی کلاسیک و نیز سازماندهی و ارتباط با فرماندهی در پشت جبهه را به آنها آموخت. جنگ در بیروت با هجوم وحشیانه و گسترده هوایی، دریایی و زمینی اسرائیل به بیروت غربی به پایان رسید، اما ضاحیه تنها منطقه ای در بیروت بود که ارتش اسرائیل نتوانست وارد آن شود و صرفاً به استقرار در مرزهای آن اکتفا کرد. ضاحیه سومین نقطه درگیری اسلام گرایان با ارتش اسرائیل بعد از منطقه خلده و دانشکده علوم بود. این موضوع باعث شد که مجموعه های اسلام گرا بتوانند محل امنی برای حفظ اسلحه و نیروهای خود داشته باشند. در برابر پایداری و مقاومت شگفت انگیز مردم بیروت و ضاحیه، اسرائیل احساس کرد که در صورت ورود به ضاحیه باید بهای گزافی بپردازد. آن گونه که «موشه آرنس» سفیر وقت اسرائیل در واشنگتن به الکساندر هیگ، وزیر خارجه وقت امریکا، گفت: «اسرائیل به هیچ وجه مایل به تصرف شهر بیروت و پرداخت چنین بهای سنگینی نیست.» تجاوز نظامی یک ماه و نیمه اسرائیل از زمین، هوا و دریا به لبنان خسارت ها و تلفات سنگینی را به شرح زیر به بار آورد: ـ 19085 کشته از شهروندان غیر نظامی؛ ـ 980 میلیون لیر لبنانی خسارت به ساختمان ها، تأسیسات و ادارات دولتی؛ ـ 160 میلیون لیر لبنانی خسارت به بخش کشاورزی؛ ـ 24 میلیون لیر لبنانی خسارت به بخش دامداری. بنا به اظهارات مقامات اسرائیلی، تلفات نیروهای نظامی این کشور در این عملیات که به آن نام «صلح برای الجلیل» را داده بودند، پانصد نفر اعلام شد. رابرت فیسک در این خصوص، این گونه اظهار نظر می کند: «در ظاهر پیروزی از آن اسرائیل بود. اما بخش وسیعی از جامعه اسرائیل به مخالفت با این عملیات پرداخت، زیرا از حجم تلفات انسانی وحشت زده شده بود. رهبران حزب لیکود دریافتند که افزایش تلفات انسانی در میان صفوف ارتش اسرائیل باعث سقوط دولت آنان خواهد شد، لذا به دنبال راه خروجی از این مرحله شدند. به همین علت، رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت امریکا، یکی از سیاست مداران امریکایی به نام «فیلیپ حبیب» را که از مسیحیان عرب تبار بود، برای انجام مذاکرات میان اسرائیل و لبنان به منطقه اعزام کرد. «الیاس سرکیس» رئیس جمهور وقت لبنان که ماه های آخر دوره ریاست جمهوری خود را می گذراند، هیئتی متشکل از پنج نفر از رهبران لبنانی را با عنوان «هیأت نجات ملی» تشکیل داد تا به مذاکره با فیلیپ حبیب و اسرائیل بپردازند. اعضای این هیأت به شرح زیر بودند. 1ـ شفیق الوزان: نخست وزیر؛ 2ـ فواد پطروس؛ وزیر امور خارجه؛ 3ـ بشیر جمیل: رهبر شبه نظامیان مسیحی و هم پیمان اسرائیل؛ 4ـ ولید جنبلاط: رهبر حزب سوسیالیست ترقی خواه لبنان؛ 5ـ نبیه بری: رهبر جنبش امل. این هیأت مذاکره با فیلیپ حبیب را آغاز کرد. نتیجة این مذاکرات، پذیرش طرح «حبیب» بود. به موجب این طرح باید آتش بس برقرار شود. و مبارزان فلسطینی در سیزده مرحله از 21 آگوست تا 3 سپتامبر 1982 (30 مرداد تا 12 شهریور 1361) لبنان را ترک کنند. توافقات هیأت نجات ملی با فیلیپ حبیب، اعتراضات گسترده ای را در میان مسلمانان در پی داشت. «رشید کرامی» از چهره های معروف سیاسی لبنان، ضمن محکوم کردن این توافق، آن را تلاشی برای تصمیمات سرنوشت ساز حکومت ضد مصلحت لبنان و فلسطین دانست. ولید جنبلاط از هیأت خارج شد و نخست وزیر و وزیر خارجه لبنان را متهم به توطئه و عدم محکومیت اشغالگری کرد. مشارکت نبیه بری در هیأت نجات ملی و توافق وی با طرح حبیب انعکاس وسیعی در میان شیعیان و جنبش امل داشت و باعث نارضایتی شدید آنان شد؛ به گونه ای که بعضی از کادرهای رهبری امل به مخالفت با بری برخاستند و به رغم میل وی، مجموعه هایی از اعضای جنبش امل به صورت خودجوش شروع به مبارزه مسلحانه با ارتش اسرائیل کردند.
+ نوشته شده در  2011/10/21ساعت 0:11  توسط ALIWAHEED SAJDI halepoto  | 

بخش دوازدهم : تولد جنبش حزب الله لبنان

در سال‌ 1360 (1981) تعدادي‌ از شخصيت‌ها و جناح‌هاي‌ اصولگراي‌ درون‌ جنبش‌ امل‌ خواستار حمايت‌ و پيروي‌ اين‌ جنبش‌ از ايران‌ شدند ، حتي‌ اگر بهاي‌ اين‌ امر عدم‌ اطاعت ‌و حمايت‌ از دولت‌ لبنان‌ مي‌بود . در اين‌ خصوص‌، شخصيت‌هايي‌ همچون‌ «حسين‌موسوي‌» (ابوهشام‌) ، «صبحي‌ طفيلي‌» ، «سيد ابراهيم‌ امين‌ السيد» و ياران‌ آنان‌ پيش‌ از جدا شدن‌ از جنبش‌ امل‌ و ايجاد تشكيلات‌ خاص‌ خود ، از نبيه ‌بري‌ خواستند تا وفاداري‌ خود را نسبت‌ به‌ افكار و ديدگاه‌ هاي‌ امام‌ خميني‌ (ره‌) اعلام‌ كند .

 

در ابتداي‌ اشغال‌ ، اسرائيلي‌ها سياست‌ مشخصي‌ در قبال‌ شيعيان‌ به‌ ويژه‌ شيعيان ‌جنوب‌ نداشتند و 


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  2011/10/21ساعت 0:6  توسط ALIWAHEED SAJDI halepoto  | 
بخش بیست و سوم : شکل گیری مقاومت اسلامی پس از راه اندازی دوره های آموزش نظامی در بقاع توسط سپاه پاسداران، به تدریج هسته های مقاومت شکل گرفت. این نیروها ابتدا به بیروت که در محاصره بود، اعزام شدند. بدین ترتیب، تشکیلاتی برای هدایت عملیات در بیروت تأسیس شد که با رهبران مقاومت در بقاع ارتباط مخفیانه داشت. عمده افراد هسته های خودجوش مقاومت که در جنوب لبنان و حومه جنوبی بیروت شکل گرفته بودند افراد مذهبی بودند که تجربه فعالیت نظامی در جنبش امل یا گروه های فلسطینی را داشتند. هسته های اعزامی از بقاع به این هسته های خودجوش وصل شدند. شروع حرکت نظامی حزب الله لبنان هم زمان شد با فرصتی که اسرائیل به یاسر عرفات و رزمندگان فلسطینی برای خروج از لبنان در آگوست 1982 داده بود.
ادامه مطلب
+ نوشته شده در  2011/10/21ساعت 0:54  توسط ALIWAHEED SAJDI halepoto  | 

بخش بیست و دوم : برنامه ریزی اسرائیل برای انضمام جنوب لبنان به خود


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  2011/10/21ساعت 0:53  توسط ALIWAHEED SAJDI halepoto  | 
بخش بیست و یکم : مقاومت متحد علیه اشغالگری با شروع تهاجم نظامی اسرائیل و پیشروی سریع و برق آسای ارتش این کشور تا دروازه های جنوبی بیروت، رزمندگان موجود بدون اینکه منتظر تأمین اسلحه کافی باشند با سلاح های موجود به مقاومت و سازماندهی نیروها پرداختند. اما به علت عدم توزان نظامی، اسرائیل موفق به محاصره کامل بیروت و تصرف راه های ارتباطی به این شهر شد. در این مرحله مجموعه های متفرق به صورت خودجوش اقدام به عملیات نظامی ساده علیه نیروهای نظامی اسرائیلی می کردند؛ 
ادامه مطلب
+ نوشته شده در  2011/10/21ساعت 0:43  توسط ALIWAHEED SAJDI halepoto  | 

بخش نوزدهم : حزب الله در بیروت و جنوب

با ضرباتی که رزمندگان مقاومت به ارتش اسرائیل در بیروت و حومه آن وارد کردند، این ارتش مجبور به عقب نشینی از بیروت به رودخانه «الاولی» شهر صیدا در سال 1983 شد. با حصول امنیت نسبی در بیروت، حزب الله دو تن از روحانیون خود را به ضاحیه (حومه جنوبی بیروت) که در آن هنگام پایگاه جنبش امل به شمار می رفت، اعزام کرد. سید ابراهیم الامین و سید حسن نصرالله به عنوان دو رهبر عمده و اصلی حزب الله در بیروت مستقر شدند.



ادامه مطلب
+ نوشته شده در  2011/10/21ساعت 0:42  توسط ALIWAHEED SAJDI halepoto  | 

بخش بیستم : خروج نیروهای فلسطینی از لبنان



ادامه مطلب
+ نوشته شده در  2011/10/21ساعت 0:42  توسط ALIWAHEED SAJDI halepoto  | 

بخش هجدهم : اولین رویارویی حزب الله با دولت لبنان

اولین رویارویی حزب الله با دولت لبنان در مارس 1983 (اسفند 1361) در نزدیکی شهر بعلبک روی داد. امین جمیل، رئیس جمهور لبنان، برای سرکوب مخالفان خود تصمیم به اعزام ارتش به ضاحیه و بقاع گرفت. در این رویارویی، نیروهای حزب الله در مقابل ارتش لبنان صف آرایی کردند و مانع تحرک این


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  2011/10/21ساعت 0:41  توسط ALIWAHEED SAJDI halepoto  | 

بخش پانزدهم : ورود سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به صحنه لبنان

در نیمه اول خرداد 1361، تهران میزبان کنفرانس نهضت های آزادی بخش بود. این کنفرانس به مناسبت نیمه شعبان و روز مستضعفان و پس از پیروزی های مهم نظامی ایران در جنگ با عراق و آزادسازی خرمشهر برگزار شده بود. از لبنان نیز نمایندگان نیروهای اسلام گرا و شخصیت های روحانی مانند علامه سید محمد حسین فضل الله، شیخ راغب حرب و شیخ صبحی طفیلی در این کنفرانس شرکت کرده بودند.


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  2011/10/21ساعت 0:39  توسط ALIWAHEED SAJDI halepoto  | 

بخش شانزدهم : شورای لبنان

مجموعه های متفرق اسلام گرایی که در بعلبک گرد هم آمده بودند، به رغم این واقعیت که هر یک درک خاصی از نحوه برخورد با جامعه و رویدادهای لبنان داشتند، به علت شرایط خاص زمانی چاره ای جز ادغام و وحدت نداشتند زیرا هیچ یک از آنها به تنهایی قادر به رهبری یک قیام مردمی و مقابله با اشغالگری نبودند. با این حال، این مجموعه های متفرق اسلام گرا در دو موضوع «اعتقاد به ولایت فقیه و پیروی از امام خمینی (ره)» و «مقابله با اسرائیل» اشتراک نظر داشتند.


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  2011/10/21ساعت 0:39  توسط ALIWAHEED SAJDI halepoto  | 

بخش چهاردهم : انشعاب در جنبش امل و استقرار شیعیان در بقاع

مخالفان نبیه بری، مشارکت وی در هیأت نجات ملی و موافقت وی با طرح فیلیپ حبیب را نه تنها مخالف خط «امل» و تصمیماتی که در چهارمین کنگره امل اتخاذ شده بود، تفسیر می کردند، بلکه آن را مخالف اسلام نیز می دانستند. «موسی فخر روحانی» سفیر وقت ایران در بیروت از نبیه بری خواست تا از این هیأت خارج شود. بدین ترتیب، مقدمات انشعاب در امل فراهم شد و


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  2011/10/21ساعت 0:38  توسط ALIWAHEED SAJDI halepoto  | 

بخش اول : پيشينه‌ تاريخي‌ و اجتماعي‌ شيعيان‌ لبنان‌

داده‌هاي‌ موجود در مورد تاريخچه‌ استقرار شيعيان‌ در لبنان ‌، به‌ هيچ‌ وجه‌ قابل‌تأكيد مطلق‌ نيست‌ .
به‌ نظر مي‌رسد نسب‌ شيعيان‌ در جنوب‌ لبنان‌ كه‌ محل‌ اصلي‌ استقرار آنهاست ‌، به‌ قبيله‌ «عامله‌» باز مي‌گردد . به‌ همين‌ علت ‌، ناحيه‌اي‌ كوهستاني‌ در جنوب‌ لبنان‌ كه‌ از صيدا تا صور گسترش‌ يافته ‌، به‌ «جبل‌ عامل‌» معروف‌ شده‌ است‌ . علماي‌ شيعه‌ جبل‌ عامل‌ مدعي‌اند كه‌ طايفه‌ شيعه‌ لبنان‌ از تمامي‌ جوامع‌ شيعه‌ به‌ جز حجاز ، قديمي‌تر است‌ . آنان‌ تأسيس‌ جامعه‌ شيعه‌ جبل‌ عاملي‌ را به‌ ابوذر ، صحابي‌ پيامبر اكرم‌ (ص‌) كه‌ از نخستين‌ حاميان‌ دعوي‌ خلافت‌ و جانشيني‌ حضرت‌ علي‌ (ع‌) بعد از پيامبر (ص‌) بوده‌ ، نسبت‌ مي‌دهند .


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  2011/10/21ساعت 0:36  توسط ALIWAHEED SAJDI halepoto  | 
بخش یازدهم : انتخاب‌ نبيه‌ بِرّي‌ به‌ رياست‌ جنبش‌ امل‌

در فروردين‌ 1359 (آوريل‌) دوران‌ خدمت‌ حسين‌ الحسيني‌ به‌ عنوان‌ دبيركل‌ جنبش ‌امل‌ به‌ پايان‌ رسيد و يك‌ وكيل‌ چهل‌ ساله‌ از اهالي‌ جنوب‌ لبنان‌ به‌ نام‌ «نبيه‌ بري‌» به‌ عنوان ‌رئيس‌ تشكيلات‌ انتخاب‌ شد . انتخاب‌ اين‌ رهبر جديد ، دو نوع‌ تغيير و تحول‌ را در جنبش‌ امل‌ به‌ وجود آورد .

 


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  2011/10/21ساعت 0:33  توسط ALIWAHEED SAJDI halepoto  | 
بخش دهم : پیامدهای انقلاب اسلامی ایران در لبنان

چند ماه‌ پيش‌ از ناپديدشدن‌ امام‌ موسي‌ صدر ، دورنماهاي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ در ايران ‌، پيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ و سرنگوني‌ رژيم‌ شاه ‌، موفقيت‌هايي‌ را كه‌ يك‌ جنبش‌ مردمي‌ و سازماندهي‌ شده‌ شيعي‌ با انگيزه‌هاي‌ محكم‌ ديني‌ مي‌توانست‌ بدان‌ دست‌ يابد ، به‌ اثبات‌رساند . پيوند سنتي‌ ميان‌ شيعيان‌ لبنان‌ و ملت‌ شيعه‌ ايران‌ در دوران‌ اوج‌گيري‌ نهضت‌ انقلاب‌ اسلامي‌ بيشتر شد ، به‌ گونه‌اي‌ كه‌ شيعيان‌ لبنان‌ اقدام‌ به‌ تأسيس‌ «كميته‌ اسلامي‌ براي‌ كمك‌ به‌ انقلاب‌ اسلامي‌ ايران‌» كردند . اين‌ كميته‌ها كه‌ عمدتاً در مساجد ، حسينيه‌ها و محله‌هاي‌ مسكوني‌ شيعيان‌ تشكيل‌ مي‌شد ، به‌ محلي‌ براي‌ گردهمايي‌ نيروهاي‌ مذهبي‌ و نيز به‌ تدريج‌ به‌ تشكيلات‌ مردمي‌ با ماهيت‌ مذهبي‌ و ديني‌ تبديل‌ شد .


ادامه مطلب
+ نوشته شده در  2011/10/21ساعت 0:32  توسط ALIWAHEED SAJDI halepoto  | 
بخش نهم : ناپدید شدن امام موسی صدر و پیامدهای آن

امام‌ موسي‌ صدر در تاريخ‌ سوم‌ شهريور 1357 (25 آگوست‌ 1978) براي‌ ديدار از ليبي‌ وارد اين‌ كشور شد و قصد داشت‌ پس‌ از چند روز اين‌ كشور را به‌ قصد ايتاليا ترك‌ كند .
اما او هرگز به‌ ايتاليا نرسيد و ناپديد شد .


 



ادامه مطلب
+ نوشته شده در  2011/10/21ساعت 0:31  توسط ALIWAHEED SAJDI halepoto  | 
بخش هشتم : اولين‌ تجاوز زميني‌ اسرائیل به‌ خاك‌ لبنان كشور لبنان‌ بر اثر جنگ‌ داخلي ‌، عملاً تجزيه‌ شد ، اما در اين‌ تقسيم‌ ، شيعيان‌ بازنده ‌اصلي‌ بودند ، زيرا هيچ‌ منطقه‌ مشخصي‌ را در اختيار نداشتند . در مقابل ‌، توانايي‌ آنان‌ در زمينه‌ اثرگذاري‌ بر قدرت‌ مركزي‌ حاكم‌ ناچيز بود ، زيرا دولت‌ وقت‌ لبنان‌ فقط‌ بر روي‌ كاغذ وجود داشت ‌. در اين‌ ميان ‌، منطقه‌ بقاع‌ كه‌ به‌ طور سنتي‌ شيعه‌ نشين‌ است‌ ، تحت‌ حاكميت ‌ارتش‌ سوريه‌ قرار گرفت ‌. دولت‌ سوريه‌ ، همواره‌ نسبت‌ به‌ منطقه‌ بقاع‌ كه‌ در جوار مرزهاي‌ آن‌ كشور قرار دارد و از گستردگي‌ و منابع‌ آبي‌ فراواني‌ برخوردار است‌ ، حساسيت‌ زيادي ‌داشته‌ و دارد . 
ادامه مطلب
+ نوشته شده در  2011/10/21ساعت 0:30  توسط ALIWAHEED SAJDI halepoto  | 

بخش ششم : امام موسی صدر

ريشه‌هاي‌ خاندان‌ صدر به‌ جنوب‌ لبنان‌ باز مي‌گردد . جد پدر سيد موسي‌ صدر از لبنان‌ به‌ نجف‌ اشرف‌ مهاجرت‌ كرد و در آنجا يكي‌ از علماي‌ بزرگ‌ شيعه‌ شد . يكي‌ از پسران ‌وي‌ كه‌ خود روحاني‌ برجسته‌اي‌ بود از عر
اق به‌ شهر قم‌ مهاجرت‌ كرد . سيد موسي‌ صدر در 14 خرداد 1307 در شهر قم‌ متولد شد .
تحصيلات‌ حوزوي‌ و غيرحوزوي‌ را در اين‌ شهر به‌ اتمام‌ رساند و در رشته‌ حقوق دانشگاه‌ تهران‌ نيز مشغول‌ تحصيل‌ شد و مدرك‌ ليسانس‌گرفت‌ . از بهار 1333 تا بهار 1334 براي‌ ادامه‌ تحصيل‌




ادامه مطلب
+ نوشته شده در  2011/10/21ساعت 0:23  توسط ALIWAHEED SAJDI halepoto  | 
بخش دوم : قيموميت‌ فرانسه‌ بر لبنان‌ 1943-1920

پس‌ از فروپاشي‌ امپراتوري‌ عثماني‌ و برقراري‌ قيموميت‌ فرانسه‌ بر لبنان ‌، در مجامع ‌رهبران‌ شيعه‌ در زمينه‌ نگرش‌ نسبت‌ به‌ آينده ‌، اختلاف‌ نظر به‌ وجود آمد . برخي‌ از آنان ‌خواهان‌ تشكيل‌ كشور بزرگ‌ و فدرال‌ سوريه‌ و ادغام‌ لبنان‌ در آن‌ بودند تا همانند ساير اقليت‌ها ، حقوق بيشتري‌ در اختيار شيعيان‌ قرار گيرد . از سوي‌ ديگر ، بعضي‌ از رهبران ‌شيعه‌ اميدوار بودند كه‌ نيروهاي‌ فرانسوي‌ نسبت‌ به‌ نيروهاي‌ عثماني ‌، برخورد بهتري‌ با شيعيان‌ داشته‌ باشند و اين‌ امر براي‌ آنان‌ از حاكميت‌ يك‌ حكومت‌ سني‌ مذهب‌ در دمشق‌ بهتر بود .



ادامه مطلب
+ نوشته شده در  2011/10/21ساعت 0:15  توسط ALIWAHEED SAJDI halepoto  |